نوروز شدن

عارفان در دمی دو عید کنند / عنکبوتان مگس قدید کنند
چه کسی بهتر از مولانا می‌توانست این‌گونه عید را توصیف کند؟
عنکبوتی برای خود تار تنیده است و در طول ایام مگس‌هایی به انتهای تارش آویخته می‌شوند و در دام گرفتار می‌شوند. می‌میرند و روی هم تلنبار می‌شوند. به این اتفاق می‌گویند “قدید کردن”.
آیا همه‌ی ما در حال قدید کردن انبوه اطلاعات و اتفاقات و تجربیات و تفکرات در زندگی خود نیستیم؟
عید چه چیزی است جز نو شدن؟
اگر ما نو نشویم، جهان نو می‌شود.
***
یک زمین وسیع را فرض کنیم. ناهموار و پر از چاله و تپه‌های ریز و درشت. بخشی از آن دارای مقادیر زیادی سنگِ سخت و بخشی دارای خاکی نرم و قوی و سرشار از املاح. ملغمه‌ای از سختی‌ها و آسانی‌ها. ما آن زمین هستیم.
چرخ روزگار می‌چرخد. آفتاب می‌شود و سایه می‌شود. باران‌ها می‌بارد. بادها می‌وزد. خاک‌ها شُسته می‌شود. سنگ‌ها ساییده می‌شود. چاله‌ها از آب باران، پُر و خالی می‌شود. آب‌ها جاری و ساری می‌شود. بخار می‌شود. ما این زمین هستیم.
می‌توانیم ساکن بمانیم و نظاره‌گر. می‌توانیم از ساییدگی‌ها و سرد و گرم شدن‌ها فقط گلایه کنیم. می‌توانیم بمانیم و کُهنگی استنشاق کنیم و روزبه‌روز خاکمان فرسوده‌تر و بی‌فایده‌تر شود. می‌توانیم غُر بزنیم. می‌توانیم بهانه بگیریم. بهانه بتراشیم.
و یا این‌که کمی به خودمان زحمت بدهیم. از این تغییرات و گذرِ زمان نترسیم. کمی خودمان را شُخم بزنیم. از مقابل حوادث فرار نکنیم. تصمیم بگیریم. صُلب نباشیم. ما زمین هستیم.
بیاییم دانه شویم. بکاریم و کاشته شویم. بزاییم و زاده شویم. جوانه بزنیم. غلاف‌مان را به سبزی پاره کنیم. طغیان شویم.
نوروز یک تذکار است. تلنگر است. نیشتری است بر غلافِ فراموشی ما. نیشتری است بر خاکِ فسرده‌ی ما، که بشکافد و زیر و رو کند و مجدد مادر کند مارا. که زاده شویم و بزاییم.
دستی بر اندرونِ قدید شده‌ی خویش ببریم. خود را شخم بزنیم. خود را کمی زیر و بالا کنیم. بگذاریم لایه‌های عمیقمان کمی هوای تازه بخورد. نترسیم از تغییر. نترسیم از واکاوی خویشتنِ خویش. نترسیم از بلند شدن گرد و غبار حاصل از لای‌روبی خودمان. نترسیم از درد. مگر نه این است که درد ملازمِ حتمی تغییر و شکوفایی است؟ مگر نه این است که زادن ماحصلِ التقاطِ تضادهاست؟ مگر نه این است که تا تضاربِ نر و ماده نباشد، زادن و رویاندن و روییدنی هم نیست؟
نو شدن قداست دارد. نو شدن یعنی خودِ زندگی و زندگی یعنی شدن. در “بودنِ” خویش محصور نمانیم و “بشویم”.
نوروز یعنی حرکت از “بودن” به “شدن”.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلدهایی که باید پر شوند با علامت * نشانگذاری شده‌اند.

شما می‌توانید از این تگ‌های HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

*

ورود

پسورد را فراموش کرده‌ام

ورود

ثبت نام