انتظار نابجا | نگاهی به فیلم ویلایی‌ها

اولین تجربه منیر قیدی بعد از یک سال منشی گری صحنه و دستیاری، فیلمی به ظاهر متفاوت درباره حضور زنان در پشت جبهه جنگ است.علی رغم تشبیه فضا و مضمون فیلم به شیار ۱۴۳ و یا آثار انسیه شاه حسینی ، ویلایی ها مسیر متفاوتی را می پیماید اما در عمل درجایگاهی بسیار پایینتر از اثر نرگس آبیار قرار می گیرد. به نظر صرف حضور زنان در جنگ به خودی خود آنقدر جذاب بوده که فیلم نامه نویس بیشتر وقت را به شکل دادن فضاهای دورهمی و حرف های اکثرا بی اهمیت در پیشبرد داستان بگذراند تا گره افکنی و خلق شخصیت های تاثیرگذار و دیگر عوامل پدید آمدن فیلم نامه منسجم بتواند حداقل انتظار ها را بر تماشای قصه برآورده کند. به واقع از یک سوم ابتدای فیلم ما هم باید مانند زنان حاضر در ویلاها منتظر بمانیم تا شاید خودرویی سر برسد و رمق نیم بندی به کشش داستان ایجاد کند. شاید اگر همان چند پلان هوایی و دو سکانس بمباران نبود فیلم از لحاظ بصری هم لخت تر از این جلوه می کرد و صبر تحمل ادامه فیلم سخت تر از نسخه کنونی می شد. بازی ها هم با وجود تلاش بسیار ثریا قاسمی ، پریناز ایزد یار و طناز طباطبایی به همان علت سردرگمی و عدم پرداخت مناسب داستان در فیلم نامه هدر می روند و شاید اگر گذاره به عنوان فیلم اول نبود ضعف های بیشتری نیز چه در متن و چه اجرا قابل بیان می بود

خلاصه

ویلایی‌ها قصه خانواده‌های فرمانده‌هان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است. عزیز زن ۵۰ ساله‌ای است که همراه نوه‌هایش وارد مجموعه ویلاها می‌شود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه می‌شود همه نگران این می‌شوند که شاید خبر شهادت یکی از فرمانده‌هان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران می‌آید تا بچه‌های خود را به خارج از کشور ببرد.
4

ضعیف

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلدهایی که باید پر شوند با علامت * نشانگذاری شده‌اند.

شما می‌توانید از این تگ‌های HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

*

ورود

پسورد را فراموش کرده‌ام

ورود

ثبت نام