همیشه مواجهه با فیلم های دوم کاگردانانی که فیلم اول بسیار موفقی داشته اند حتی برای خود فیلم ساز ناخودآگاه آنقدر دشوار بوده که بسیاری فیلم دوم خود را چندین سال بعد با وسواس بسیار می سازند تا انرژی مضاعفی برای کنار زدن تمجیدهای فیلم اول را پیدا کنند. اما محمد حسین مهدویان به نظر یکی از موارد نقض این ماجراست. ماجرای نیمروز در فاصله یکسال از اکران فیلم اول او با همان سبک بصری ایستاده در غبار این بار به قسمت دیگری از تاریخ معاصر ایران می پردازد. جزییات بصری و بازسازی و حتی شیوه فیلم برداری مستند گونه فیلم با کارگردانی هوشمندانه مهدویان ترکیبی هنرمندانه و کم نظیر در سینمای ایران پدید می آورد. در فیلم، دیگر از آن صداهای روایتگر افراد واقعی خبری نیست و جایش را به پردازش ریز وقایع و داستان گویی کامل داده که ضرباهنگ و ریتم یکنواخت خود را تا انتها به خوبی حفظ می کند. تیم بازیگران نیز با درک صحیحی که از داستان نسبتا خاکستری فیلم داشته اند بازی های روان و چشم گیری را به نمایش گذاشته اند. از احمد مهران فر که در نقش افسر اطلاعاتی همیشه نگران بازی محافظه کارانه ای دارد تا هادی حجازی فر که زمان عصبانیت باید اسلحه را از دستش بگیرند تا حاج کاظم دیگری نشود و جواد عزتی با آن نگاه های شکاک از زیر عینک که همه را در یک لحظه می تواند دشمن فرضی بداند. امیدواریم امسال جشنواره سنت شکنی کند و جایزه را و یا کاندیدای آن را به تیم بازیگری ماجرای نیمروز و نه یک بازیگر بدهد تا اهمیت این هماهنگی گروهی و رعایت درست درآوردن نقش ها که در اینجا دیگر مکمل و اصلی ندارند را بیشتر مورد توجه قرار دهد. ماجرای نیمروز فارغ از جهت گیری های سیاسی که بحثی سلیقه ای و ورای امری سینمایی است فیلمی دقیق، نکته پرداز و با کیفیت در سینمای امروز ایران است که نسل جدیدش بیشتر از محتوا سعی دارند تکنیک را بشناسند و فرق خود را با نسل های پیشین در این نکته برجسته کنند.
لینک کوتاه این مطلب:
ورود