آخرین اثر نیکلاس ویندینگ رفن قدم دیگری در کارنامه اوست برای نزدیک شدن بهنوعی سینمای شخصی و البته محجور که فیلم به فیلم فاصلهی بیشتری از سینمای روز و مخاطبان عام سینما میگیرد اهریمن نئونی روایت همان ایدهی قدیمی و نخ نمای قربانی شدن معصومیت و اخلاق در هالیوود است که این بار در دنیای ویندینگ رفن بهگونهای سورئال و غریب روایت میشود.
اهریمن نئونی ماجرای دختر نوجوانی که زیبایی طبیعی و جذابیت ظاهریاش در هزارتوی صنعت مدلینگ لسآنجلس پایانی تراژیک را در رؤیایی هالیوودی رقم میزند.کارگردان با در کنار هم قرار دادن عناصر و مؤلفههای کلیشه شده سعی دارد تا فضای آشنایی را برای مخاطب ترسیم کند و بعد به آهستگی این داستان پریان را به مالیخولیای رعبانگیزی بدل کند که تحمل آن مخصوصاً در سکانسهای نهایی کار آسانی نیست.
اهریمن نئونی مانند سایر آثار ویندینگ رفن قاب و رنگی شگفتانگیز دارد و او با استفاده خلاقانه از ترکیب رنگ و قابهای ساکن تأثیر چشمگیری در شکل دادن به فضای داستان میگذارد ، چه در ابتدای پرنور و شفاف داستان و چه در فضای استیلیزه و سورئال انتهایی فیلم.
کلیشهی بلعیده شدن استعداد و تباهی معصومیت در صنعت هالیوود که خود همان نماد رؤیای آمریکایی ست بارها دستمایهی ساخت بسیاری از فیلمها بوده و شاید یکی از بهترین نمونههای اخیر که اتفاقاً آنهم بهگونهای سورئال و البته پستمدرن به این ایده نگاه میکند در فیلم مالهالند درایو اثر دیوید لینچ تصویر شده که جهانی هولناک از روابط انسانی و سازوکار صنعت سینمای هالیوود را از دیدگاه خاص لینچ نشان میدهد که اهریمن نئونی فاقد توانایی ساختن آن در چهارچوب دنیای خود است.
فیلم از عدم یکدستی در طرح داستان لطمه زیادی میخورد و نمیتواند ارتباط ارگانیک و درستی را میان قسمتهای مختلف داستان بهخصوص در هنگام تغیر لحن و فضا در طول قصه ایجاد کند و برای همین است که مخاطب در هنگام مواجهه با سکانسهای فراواقعی و کابوس گونه انتهایی بهسختی میتواند ارتباط آنها را با سایر اجزای فیلم درک کند و بپذیرد.
علیرغم نقدهای عمدتاً منفی منتقدان و هو شدن فیلم بهمانند اثر قبلی وبندینگ رفن (تنها خداست که میبخشد) هنگام نمایش در جشنواره کن ، اهریمن نئونی قدم بزرگی در نزدیک شدن بهگونهای از سینمای موءلف و شخص ست برای کارگردان کمتر قدر دیده سینمای دانمارک است که هنوز جذب رؤیای آمریکایی نشده و بعد از فیلم تحسینشدهی درایو همچنان به دنبال کشف سینمای شخصی خودش است.
لینک کوتاه این مطلب:
ورود