دیدن “من” اولین فیلم سهیل بیرقی آنقدر کنجکاوی ایجاد میکرد تا به تماشای دومین تجربه او “عرق سرد” بنشینیم. کارگردانی که در همان اولین گام نشان داد بهگونهای خاص از جنس داستانپردازی علاقه دارد که در سینمای ایران خیلی مرسوم نیست. بیرقی اما در عرق سرد بیشتر به سینمای اجتماعی و ملودرامِ معروف حضور همگان نزدیک میشود. انتخاب سوژهای جدید جنجالی و معروف در اخبار و شبکههای اجتماعی نشان میدهد او علاقه دارد بیشتر با مخاطبان عامی که فیلم اول او را درک نکردند را هدف قرار دهد اما این به آن مفهوم نیست تا نتواند تواناییهایش را در قصهگویی فراموش کند و نتواند داستانی پرسشش و جذاب را بهدرستی روایت کند. ماجرای ممنوعالخروج شدنِ کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان توسط شوهرش و جنجال حقوقی که بعدازآن برپا شد بهمانند شمشیر دو لبهای میمانست که لبهی احساسات گرایی و شعاری ماجرا بالقوه میتوانست تیزتر باشد اما فیلمنامهنویس توانسته با هوشمندی داستان خود را از این مهلکه نجات دهد و لطف دیالوگ های جانداری مانند “من” حس و حال مناسبی به درگیریهای میان شخصیتهای اصلی داستان ایجاد کند. زنی که قرار نیست شخصیت منفعل و مظلوم ماجرا باقی بماند و مردی که وجههی دوگانهای در محل کار و زندگی شخصیاش دارد و چون زورش ازلحاظ عاطفی به همسرش نمیرسد از حفرههای قانونی نهایت سوءاستفاده را میکند تا ضعف شخصیتیاش را پنهان کند. باران کوثری و امیر جدیدی به لحاظ تیپیک انتخاب مناسبی برای عرق سرد هستند هرچند که به نظر کمکم جدیدی هم مانند نوید محمد زاده عملاً قرار است یک فرم و لحن یکسان را در طیفهای مختلفِ سینمایی تکرار کند و شاید اگر اقتضای فیلم برای نشان دادن تضاد شخصیتی کاراکتر نبود جنس بازی او با توجه به سابقه بیشترتوی ذوق میزد. در چند فیلم اول جشنواره و بعد از حیرت میان فیلمهای الکن و کمرمق کارگردانان قدیمی عرق سرد تجربه خوبی بود از کارگردانی که میتوان انتظار داشت در فیلم بعدی با توجه به رفع اندک ضعفهای فیلمنامه و مشکل اپیدمیک پایانبندی در سینمای ایران فیلمی قویتر و یا حتی متفاوتتر شاهد بود
لینک کوتاه این مطلب:
ورود