زیر سقف دودی معجونی از تکرار مکرراتی است که قبلا بارها و بارها به آن پرداخته شده و نه تنها تقریبا هیچ حرف اضافه ای برای گفتن ندارد بلکه متاسفانه با همراهی موج سونامی فیلم هایی با انتهای باز آن را نسبت به کارهای قبلی ضعیف تر هم میکند…
بجز داستان اصلی که درباره سقوط یک خانواده است که دارد کم کم از هم می پاشد شاهد روایتهای گاه و بی گاهی از جوان هایی که پارتی می کنند و مواد مصرف میکنند و آدم های شروری که از روی بدبختی دست به کار خلاف می زنند و افراد سودجویی که با ظاهر فریبنده سر جوانان را کلاه میگذارند هستیم. همه اینها این سوال را بوجود می آورد که پوران درخشنده به دنبال نشان دادن چه مطلبی جدیدی است که حرفی برای گفتن داشته باشد؟
انتقال پیام بصورت مستقیم از طریق دیالوگ ،آن هم از زبان مشاور خانواده اصلا کار حرفه ای نیست و این شبهه را بوجود می آورد که سازنده فیلم مخاطب را کند ذهنی بدون قدرت درک و تحلیل مناسب فرض کرده، گذشته از این اصرار به ساختن و فضا سازی مهمانی هایی که در آن پسرها با پسر می رقصند و دخترها با روسری مشروب میخورند و مواد میزنند، یا باشگاه ورزشی زنانه ای که خانم ها با مانتو و روسری در آن ورزش می کنند و از همه بدتر آرایشگاه زنانه ای که خانم های آرایشگر در آن حوله حمام به سر دارند! جز خلق کاریکاتوری از آن ها هیچ نتیجه ای ندارد. درست مثل فیلم که سعی دارد استفاده از مشاور خانواده را رواج بدهد و آن را توصیه می کند، میتوان بدلیل محدودیت در ساخت این صحنه ها از مشاورانی کمک گرفت که چگونه بدون اشاره مستقیم و ساختن این صحنه هایی که تو ذوق می زند ، به آن ها اشاره کرد بطوری که حق مطلب ادا شود.
ورود